مهدی یاورانِ جوان

به همت جمعی از طُــلاب خراسان شمـالی
وبلاگicon

:مطالب پیشنهادی

مهدی یاورانِ جوان
سکاندار عرصه فرهنگ:
میل به خدمت به مردم و تحمل
سختی‌های آن، نقطه‌ئی نورانی در باطن
انسان است؛ آن را هر چه می توانید در
جان خود گسترش دهید و نگذارید آفت ها
«سودجوئی، خودنمایی، تنبلی و ...»
آن را گِل‌اندود کند.


جستجو در مطالب وبلاگ
معرفی کتاب
ایمیل عضویت در خبرنامه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتقال مفاهیم دینی به کودک» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۰ ق.ظ

پرسش های کودکان درباره خدا و پاسخ های ما

مصاحبه با حجت الاسلام مسلم گریوانی، کارشناس مسائل مذهبی

 خانه اولین مدرسه کودک و والدین اولین معلمان اویند. چیزهایی که کودکان از والدین خود می آموزند، در تمام مراحل زندگی با آنان خواهد بود پس اگر به عنوان آموزگاران «ایمان» همواره این تأثیر شگفت را در نظر داشته باشید، متوجه مسؤولیت بزرگ خود می شوید.
    در این زمینه، پرسشهایی که کودکان درباره خدا می پرسند، با وجود سادگی، بسیار زیبا و لطیف هستند. شما به عنوان پدر یا مادر چگونه به سؤالهایی که کودکتان از شما می پرسد، پاسخ می دهید؟ آیا از کنار آنها می گذرید؟ یا پاسخ آنان را به بعد موکول می کنید؟ یا از سر مسؤولیت پذیری، پاسخهایی از سر ناچاری به او می دهید که با شرایط سنی و ذهنی کودکتان تناسبی ندارند؟
    ناگفته نماند که پرسش درباره خدا، یکی از دغدغه های بشر از سنین کودکی تا بزرگسالی است و پاسخ به آن نه تنها یک ضرورت است، بلکه نقش مؤثری در رشد شخصیت و رفتار فردی و اجتماعی افراد دارد.
    صحبت درباره خدا و عظمت و جلالش، به انسان احساس آرامش و امنیت می دهد و به ما یادآوری می کند که تنها اوست که جاوید است و بقیه همه فانی اند.
    به گفته کارشناسان بذر «ایمان» در سالهای اولیه زندگی فرد کاشته می شود، گر چه هر کودکی شخصیت ویژه ای دارد و راه خاص خودش را به سوی رشد می پیماید، اما الگوهای مشترکی نیز در زمینه های گوناگون از جمله رشد ایمان، با کودکان دیگر دارد. این خصوصیات و ویژگیهای مشترک تا پنج سالگی در مورد تمامی کودکان صدق می کند.


  درک کودکان و نوجوانان از مفهوم خدا
    مسلم گریوانی، دانش پژوه رشته کلام و فلسفه در این باره می گوید: درک کودکان 3 تا 6 ساله از خدا محدود است. به همین دلیل کودک تا 6 سالگی تصوری انسانی از خدا دارد.
    به گفته وی، طبق یک نظرسنجی علمی، کودکان در این سن و سال درباره این که خدا چیست یا چه شکلی است و کجاست؟ درک درستی ندارند. به طوری که بسیاری از کودکان ادعا کردند؛ خدا را می توان دید، ولی کسانی که دیدن خدا را رد کردند، دلیل خود را دوری خود از او و اینکه خدا در آسمانهاست، می دانستند. وقتی از آنها پرسیده شد: «آیا خدا را با یک دوربین قوی می توان دید؟» بیش از نیمی از کودکان شرکت کننده در آزمون پاسخ مثبت دادند و 90 درصد آنان گفتند خداوند در همه جا حضور دارد.
  کودکان 6 تا 9 ساله از خدا چه تصوری دارند؟
    به گفته همین مدرس مسایل مذهبی، تصور خردسالان 7 تا 9 ساله از خداوند بسیار خام، مادی و شبیه به یک انسان است. آنان معتقدند وی با صدایی شبیه به ما سخن می گوید، در بهشتی سکونت دارد که در آسمانها قرار دارد، به صورت یک انسان به زمین آمده تا به مشکلات ما رسیدگی کند. اما کودکان 9 ساله تصورشان از خداوند بیشتر به انسانی فوق العاده می ماند که برخوردار از قدرتی سحرآمیز است. او هم با صدایی همانند ما سخن می گوید.
    گریوانی در ادامه افزود: در مجموع، کودکان در سنین 6 تا 9 سالگی می کوشند تا خدا را متفاوت از انسان بیان کنند. همچنین برخی از آنان خدا را موجودی نامریی و به صورت شعله آتش یا نور تصور می کنند، ولی هنوز اعتقاد به دیده شدن خدا در اذهان آنان وجود دارد.
    از سوی دیگر، در پژوهشی که چند سال پیش توسط دکتر عزت ا... نادری و دکتر مریم سیف نراقی، استادان دانشگاه در همین زمینه انجام گرفته، مشخص شده است، درصد پاسخهای نمی دانم یا بدون واکنش کودکان 6 تا 9 سال نسبت به کودکان 3 تا 6 سال کمتر است. اما پاسخهای این مقطع سنی نیز ناتوانی آنان را در درک مفهوم انتزاعی نظیر «خدا» روشن می کند و به عبارتی مادی بودن تصور آنان را از پروردگار می رساند، به طوری که 87 درصد از کودکان این مقطع سنی به سؤال «آیا خدا همه جا هست؟» پاسخ مثبت دادند و 54 درصدشان به سؤال «آیا خدا در جاهای خاص نیز هست؟» پاسخ منفی دادند.
 

تصور کودکان 9 تا 13 سال از پروردگار
    گریوانی معتقد است: پاسخ کودکان در این مقطع سنی از نظر کمی و کیفی نشان دهنده توانمندی ذهنی و عبور آنان از تصویر فوق انسانی به تصویر فوق طبیعی درباره خدا است؛ زیرا کودکان در این دوره زندگی معتقدند خدا در همه جا - حتی در جاهای خاصی که گروه سنی پایین تر منکر آن بودند- وجود دارد و می گویند خدا با چشم مسلح نیز دیده نمی شود. اما تعداد کمی از آنان همچنان خدا را به چیزهایی از قبیل نور، ابر، فرشته و... تشبیه می کنند، ولی در مجموع این کودکان خدا را آفریننده جهان می دانند و به برخی از صفات برجسته اش مثل، دانا، توانا، قادر، بینا، شنوا و آگاه به تمام امور، اشاره می کنند.
    بررسیهای انجام شده توسط نادری و سیف نراقی نیز مؤید همین نظر است؛ زیرا پاسخهای کودکان 9 تا 13 سال از نظر کمی و کیفی نسبت به مقاطع سنی پایین تر متفاوت است؛ به طوری که 68 درصد آنان به آفریننده بودن، خالق بودن و دیگر صفات برجسته و خاص خداوند اشاره داشته اند و اکثریتشان به اینکه خداوند در همه جا هست، حتی در جاهای خاص معتقد بوده اند.
   والدین و کنجکاوی کودکان
    به گفته گریوانی، کودکان بیش از هر چیز درباره مکان و جای خداوند کنجکاو هستند و اگر در پاسخ آنان بگوییم: «خدا در همه جا هست» ممکن است برای خود پدر و مادر هم مشکل باشد که به او بفهماند چگونه خدا در همه جا هست. به هر روی شما می توانید به او بگویید: «خدا آنقدر به ما نزدیک است که ما قادر به دیدنش نیستیم» و برای نشان دادن این مسأله به او، دستتان را رو به روی او قرار دهید و به او بگویید، به دستتان نگاه کند! سپس دست خود را کم کم به صورت او نزدیک کنید تا اینکه جلوی چشمانش را بگیرد و بگوید: «من که چیزی نمی بینم». آن گاه دست خود را برداشته و از او بپرسید: «چرا دستتان را ندید؟» به طور حتم او در پاسخ به شما می گوید: «وقتی دستتان دور بود آن را می دیدم، ولی وقتی نزدیک کردید، دیگر ندیدم» اینجاست که می توانید به او بگویید: «چون خداوند هم خیلی به ما نزدیک است، نمی توانیم او را ببینیم.»
    همچنین می توانید در پاسخ به این سؤال مثالی بیاورید و بگویید: «جریان برق و عبور آن از سیم را نمی توان دید، ولی از آثارش که روشن شدن لامپ یا گرم شدن وسیله برقی است، به وجود برق پی می بریم. پس اگر ما خدا را با چشم نمی بینیم، اما از نعمتهای زیادی که برای ما آفریده است پی به وجودش می بریم». نیروی آهن ربا هم می تواند مثال مناسب دیگری باشد؛ زیرا این نیرو نیز قابل مشاهده نیست، ولی از اثرش که جذب براده های آهن است، به وجود این نیرو می توانیم پی ببریم.
  او خالق زیبایی هاست
    همین کارشناس، روشهای دیگری را هم برای آشنایی کودک با خدا مطرح می کند، به این ترتیب که فهرستی از پدیده هایی را که کودکتان با آنها مواجه است، تهیه کنید. البته این کار باید با توجه به سن کودک انجام شود؛ مثلاً برای کودک 3 یا4 ساله می توان گفت «پروردگار، خنده ها، گریه ها، دعاها، حرفها، آوازها و نفسهای ما را می شنود، در ضمن می تواند دریاها، کوه ها، پرنده ها، خانه ها، آسمان و زمین را هم ببیند؛ یعنی به او بگوییم که توانایی خدا، او را از همه موجودات برتر می کند و او خالق همه چیز و همه کس است. پس آگاهی، توانایی، قدرت و علم خدا بسیار خوب است، به همین دلیل در هر جا و هر حالی که باشیم، خدا ما را می بیند و به ما کمک می کند، پس بهترین دوست و نگهدار ما کسی است که ما و همه چیز را خلق کرده است.»
    وی در ادامه به یکی از روایات اشاره می کند و می گوید: در روایتی «فردی پسر 5 ساله خود را نزد امام جعفر صادق(علیه السلام) برد و گفت: «این بچه مرا کلافه کرده و دائم از من می پرسد که خدا را به من نشان بده !و من هنوز نتوانسته ام پاسخ او را بدهم.»
    امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «این کار تو نیست!» سپس بدون این که کودک متوجه شود، دستور دادند مقداری قند را در آب حل کرده و بیاورند.
    وقتی آب قند آماده شد، «امام رو به کودک فرمودند: پسرم بنوش!
    آن گاه از او سؤال کردند: «چه مزه ای می دهد؟»
    کودک گفت: «شیرین است.»
    ایشان سؤال کردند: «چرا شیرین است؟»
    کودک گفت: «حتماً ماده شیرینی داخل آن است.»
    امام(علیه السلام) از کودک خواستندآن ماده را نشان دهد. کودک گفت: «دیده نمی شود.»
    امام سؤال کردند: «پس از کجا متوجه شدی که شیرین است؟»
    کودک پاسخ داد: « از مزه اش فهمیدم که چیز شیرینی در آب حل شده و موجب شیرینی آن گردیده است.»
    امام صادق(علیه السلام) او را تحسین کردند و فرمودند: «خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذتهایی که از مشاهده کوه، دشت، طبیعت، خوراکی ها و نوشیدنی ها و... می بری، نشان دهنده حضور خالق این زیبایی ها یعنی خداست که با چشم نمی توان دید، ولی حضورش را می توان درک کرد.»
  حضور خداوند در بازیهای کودکانه
    همچنین روش مناسب دیگری که می توان با آن کودک را با خدا آشنا کرد، خواندن داستانهای کتاب آسمانی برای اوست تا بتواند اساس این داستانها را در زندگی روزمره اش به کار گیرد، بخصوص این روش در بازی بسیار مؤثر است. برای نمونه اگر هدف کلی یک بازی انتقال دانسته های دینی باشد، کودکان به طور نمایشی با پیامبران، امامان و دیگر معصومین ارتباط برقرار می کنند و همراه آنان به دعوت خدای خویش لبیک می گویند. در این روش داستان و بازی و کودکان یک مجموعه را تشکیل می دهند و عنصر اصلی آموزش و شناخت خدا را تکمیل می کنند. از همین رو این بازیهای کودکان تجسم بخشی از دنیای درون آنان می شود و عادات، روحیات و طرز تفکر آنان را رقم می زند.
    همچنین بررسی ها نشان می دهد تدوین برنامه ها و بازیها با مضامین دینی و ارزشی این مفاهیم را به کودکان انتقال می دهد. نمونه چنین تلاشی سالها پیش از این، با طراحی کارتهای بازی که مضمون آنها مفاهیم قرآنی بود، انجام شده است.
    ولی امروزه یکی از بهترین ابزارها برای رسیدن به این هدف، استفاده از رایانه و بازی های رایانه ای است، زیرا کودکان براساس علاقه ای که دارند به دنیا می نگرند، پس ما نیز از همین طریق می توانیم مفاهیم اساسی زندگی را به آنان آموزش دهیم.

منبع مطلب: پایگاه ایران سلامت

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۰۰
تعداد بازدیدکنندگان از این مطلب: ۴۶۷ نفر